استقلال

برهانی: دوستانم طناب دار من را در ذهن شان می بافتند

فوتبال ترایب- آرش برهانی، مهاجم سابق استقلال، با حضور در برنامه 90، در مورد فراز و فرودهای دوران حرفه ای اش، دوران حضورش در استقلال و حواشی آخرین فصل حضورش در این تیم صحبت کرد.

اهل بگم بگم نیستم: امشب به برنامه نود آمدم تا انتظارات و ناراحتی‌ها را بگویم و حق هواداران است تا این موضوعات را بدانند؛ البته الان شرایط استقلال حساس است و دوست ندارم حواشی درست شود و جو متشنج باشد که به همین دلیل برخی مسائل را نمی‌گویم؛ اهل بگم بگم هم نیستم و هر حرفی را کامل می‌زنم یا نمی‌زنم.

پایین بودن آمار گلزنی: 220 بازی انجام دادم که فقط 60 مسابقه را به‌عنوان مهاجم نوک به میدان رفتم ولی در سایر مسابقات وینگرهای راست یا چپ بودم که به همین دلیل آمار گل‌هایم شاید کمی پایین باشد؛ به همین دلیل دوست دارم با وینگرها مقایسه شوم.

در لیگ‌های هفتم و هشتم مهاجم نوک بودم و یک فصل بعد فقط 6-5 مسابقه در این پست به میدان رفتم؛ در لیگ سیزدهم به بعد نیز یک گل می‌زدم و در دیدار بعد هم به زمین می‌رفتم اما یک نیمه که گل نمی‌زدم، سریع تعویض می‌شدم و 5 مسابقه به نیمکت می‌رفتم که این شرایط را سه سال تحمل کردم؛ الان بازیکنانی هستند یک بازی بیرون می نشینند تیم را بهم می‌ریزند یا خودشان شرایط‌شان تغییر می‌کند.

آغاز فوتبال حرفه ای: در پاس جوان بودم و تازه به لیگ برتر آمدم؛ جواد نکونام در آن مقطع خیلی به من کمک کردم؛ مهاجمان زیادی مثل خداداد عزیزی، رسول خطیبی، بیاتی‌نیا، بهرام اسماعیلی و …. داشتیم که در سطح تیم ملی قرار داشتند؛ من هم به این تیم اضافه شدم و با انگیزه‌های آقای همایون شاهرخی امید به بازی داشتم.

حضور در لیگ امارات: لیگ امارات را خیلی دست کم گرفته بودم چون وقتی با تیم‌های این کشور بازی می‌کردیم، گلزنی داشتم؛ به همین دلیل نتوانستم موفقیتم را در لیگ این کشور ادامه دهم.

خاطرات خوب از دنیزلی:  تمام مربیانم را دوست دارم و به من خدمت کردند اما دنیزلی می‌دانست من بازیکن روحی هستم، جواد نکونام چه خصوصیاتی دارد و … ؛ طوری برخورد داشت که هیچکس از دست او ناراحت نمی‌شد؛ دنیزلی ماهی یکی، دو بار بازیکنان را به خانه خود دعوت می‌کرد تا صحبت کنیم؛ در کل دنیزیلی خیلی برای بازیکن وقت می‌گذاشت.

نیمکت نشینی در استقلال: یادم می‌آید در استقلال یک موقعیت خراب کردم ولی سه بازی بعد از آن در لیست نبودم و چهار مسابقه کاملا روی نیمکت قرار داشتم و حتی یک دقیقه به زمین نرفتم؛ اگر گل می‌زدم دقیقه 70-60 تعویض می‌شدم و اگر نمی‌زدم در پایان نیمه بیرون می‌رفتم و این شرایط را تحمل کردم؛ با تمام مربیانی که در استقلال کار کردم، راحت بودم و سعیم این بود با کسی مشکل نداشته باشم.

حمایت از طارمی: 70  درصد کارهای تهاجمی پرسپولیس روی دوش مهدی طارمی است؛ نمی‌شود که موقعیت ساختن طارمی را نادیده گرفت؛ آیا موقعیت درست کردن در فوتبال خوب یا بد است؟؛ در ایران طوری برخورد می‌شود که این مسئله مهم نیست؛ مطمئنم الان مهدی طارمی فشار زیادی تحمل می‌کند ولی بدانید در پرسپولیس یا استقلال ، 17-16 گل زدن هنر است.

الان خیلی از مهاجمان در 300-200 بازی فقط 50-40 گل می‌زنند اما این دلیل نمی‌شود مثمر ثمر نباشند و شاید نوع بازی‌شان شکل دیگری بوده است؛ من همیشه سعی کردم با عملکردم نشان دهم گلزن هستم.

 

اگر با علی دایی، وحید هاشمیان، مهدی مهدوی‌کیا، علیرضا نیکبخت و … هم دوره نبودم، مطمئنا الان بالای 100 بازی ملی داشتم اما باز هم برای من موجب افتخار است در جام جهانی و جام ملت‌های آسیا بازی کردم.

کم کاری بازیکنان در تیم حجازی: در کل شاید این مسائل را در فوتبال بگویند اما به شخصه اصلا چنین چیزی را قبول ندارم؛ مخصوصا بازیکن تیم استقلال نمی‌تواند به خاطر فلان مربی شرافت خود را بفروشد و اصلا در استقلال چنین چیزی را ندیدم.

جام جهانی 2006: انتظارها در جام جهانی 2006 از تیم ملی بالا بود که استرس را به بازیکنان داد؛ تیم ما می‌توانست در آن رقابت‌ها نتایج عجیب و غریبی بگیرد تا تیم دوم بالا برویم ولی آن تیم حیف شد و البته بازیکنان زیادی آسیب دیدند.

هم‌بازی بودن با علی دایی: علی دایی همیشه، حتی در تمرینات دوست داشت برنده باشد؛ یکی از استثنایی‌ترین و بهترین کسانی که از نزدیک دیدم که آنقدر اراده و پشتکار داشته باشد، علی دایی است؛ واقعا حق او است چنین جایگاهی داشته باشد.

 

جدایی از استقلال: اصلا انتظار نداشتم چنین برخوردی با من صورت بگیرد چون 9 سال بدون منت و خواسته در این تیم بازی کردم؛ همیشه مدیران عاملی مثل فتح‌الله‌زاده، علی نظری، امیری و … شاهد بودند که قرارداد بستن من چند دقیقه طول کشید؛ مثل تیم‌های معمولی، خیلی راحت قرارداد بستم؛ اصلا نمی‌گفتم اول پول می‌گیرم و بعد قرارداد می‌بندم؛ سال اولی که آقای گل شدم پیشنهادهای بالاتری داشتم ولی در استقلال ماندم.

خیلی‌ها گفتند اگر مصاحبه می‌کردم حقم را می‌گرفتم؛ چنین رفتارهایی داشتم ولی انتظارم این بود وقتی از استقلال می‌رفتم برخورد خوبی صورت بگیرد اما به یک باره دیدم با اینکه قرارداد ندارم، اسمم را در لیست مازاد زدند.

قرار گرفتن در لیست مازاد: انتظار نداشتم نامم را در لیست مازاد رسانه‌ها بگویند؛ بعد دیدم آقای منصوریانی به استقلال آمده که آقایان حجازی و قلعه‌نویی می‌گفتند او برای این تیم زحمت کشیده است؛ علی آقا(منصوریان) بزرگ این تیم بود و همراه هم در استقلال یک سال بودیم؛ انتظار داشتم شرایطم را درک کنند ولی با اینکه اینطور بود، چنین رفتارهایی انجام دادند.

دخالت برخی افراد در جدایی‌اش از استقلال: متاسفانه یک سری بازیکن صحبت‌هایی کردند و از نیم‌فصل با مسؤولان حرف زدند که من اهل باندبازی هستم و تیم را برهم می‌زنم اما خدا را شاهد می‌گیرم تمام بازیکنانی مثل حنیف عمران‌زاده، فخرالدینی و … می‌دانند چنین چیزی نبوده است.

یک روز بازیکنان از من خواستند و به آقای افشارزاده زنگ زدم و گفتم بچه‌ها خیلی از مسائل مالی ناراحت هستند و می‌گویند تا پول ندهید، تمرین نمی‌کنیم که گفت تمرین نکنند؛ آقای علی نظری به من زنگ زد و این مکالمه با آقای افشارزاده را گفت که بعد از آن دوباره شب با آقای افشارزاده این حرف را زدم و تمام بازیکنان را برای تمرین جمع کردم و میانجی‌گری انجام دادم.

امسال آرش برهانی نیست اما با اینکه سابقه نداشته در تاریخ استقلال تمرین تعطیل شود، در این فصل این اتفاق افتاده است؛ هر بازیکنی که به استقلال می‌آید، می‌داند شرایط مالی چطور است؛ امسال که آرش برهانی نبود که باند درست کند تا تمرین تعطیل شود یا کارهای دیگر باشد.

با تمام هم‌تیمی‌های خود ارتباط خوبی داشتم و دارم ولی دوست نداشتم دوست من که روبوسی و احوال‌پرسی می‌کند، پشت سرم حرفی بزند؛ به قول معروف طناب دار من رادر ذهن شان می بافتند. درست نیست اسم را بگویم چون یک زمانی با آنها هم‌بازی بودم ولی اطمینان دارم هواداران کم کم این افراد را می‌شناسند؛ تاریخ مشخص می‌کند و ماه پشت ابر نمی‌ماند.

مهرداد اولادی : مهرداد از مسائل ریز و کوچک ناراحت و افسرده می‌شد؛ اگر یک بازی به زمین نمی‌رفت خیلی غصه می‌خورد که همه به او دلداری می‌دادند.

انتقادات از استقلال: اگر صحبت یا انتقاد سازنده هم شود، انگ می‌زنند که پیشکسوت یا بازیکن بیرون بوده و می‌خواهد شرایط را برهم بزند.

اعتقادات خرافی: فرشید طالبی قلم‌بندی به من داد که در چهار بازی پیاپی گل زدم ولی بعد از گم کردن آن دیگر سخت گلزنی می‌کردم.

حضور در پیکان: پیکان باشگاه بسیار خوبی است و آقای مجید جلالی هم مربی سابقه مشخصی دارد؛ ابتدای فصل تصمیم داشتم در استقلال خداحافظی کنم ولی بعد از صحبت با آقای جلالی به پیکان رفتم اما بعد از مصدومیتم که در هفته دوم اتفاق افتاد و با اینکه مصدومیتی بیش از دو هفته نداشتم، در پیکان چهار ماه و نیم از فوتبال دور بودم که در برگشت بازیکنانی مثل منشا، آقاخان و نعمتی خوب کار می‌کردند و با نظر آقای جلالی جدا شدم.

بازنشستگی: مطمئنا دیگر به بازی کردن برنمی‌گردم ولی فعلا تصمیمی ندارم درباره مربیگری نظر بدهم.

 

بهترین گلزنان ایرانی: آقایان دایی، رضا عنایتی، فرهاد مجیدی، علی سامره، علی لطیفی و علی موسوی گلزنان خوبی بودند ولی گل نزن در فوتبال ایران نداریم.

ببینید مهدی طارمی در این دو سال چقدر اذیت شد ولی من از سال 91 چنین شرایطی را تحمل کردم اما با این حال تماشاگران استقلال همواره از من حمایت کردند و با اینکه موقعیت‌های زیادی از دست دادم، همیشه هواداران استقلال من را آرش آقای گل تشویق می‌کردند و لطف‌شان شامل حالم می‌شد.